بنویس عشق

بنویس عشق بخوان تنهایی

بنویس عشق

بنویس عشق بخوان تنهایی

تصویری داشتم

خیال کردم که در ساحل دریا با خدا قدم می زنم. در آسمان تصویری از زندگی خود دیدم همه جا دو رد پا دیدم یکی از آن من و دیگری جای پای خدا بود. وقتی در آخرین تصویر زندگی ام به روی شنها نگاه کردم دیدم که گاهی فقط یک ردپا می بینم دریافتم که اینها در سخت ترین مواقع زندگی ام بوده برای رفع ابهام از خدا پرسیدم: خدایا فرمودی که اگر به تو ایمان آورم هرگز تنهایم نخواهی گذاشت چرا در سخت ترین مواقع زندگی ردپایی از تو نمی بینم؟! چرا در آن اوقات رهایم کردی؟! فرمود: فرزند عزیزم تو را دوست دارم و هرگز تنها نگذاشته و نخواهم گذاشت.اگر در سخت ترین اوقات فقط یک ردپا می بینی آن ردپای من است که تو را به دوش کشیده ام.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد